داستان عارف کلینیک
از زبان مؤسس : دکتر مصطفی عارف
من در دبیرستان البرز از رشتۀ ریاضی فیزیک فارغ التحصیل شدم و یک مرتبه کنکور ریاضی شرکت کردم و علی رغم اینکه رشتۀ مهندسی قبول می شدم تصمصم گرفتم که مسیرم را عوض کنم . سال بعد در رشتۀ دندانپزشکی دانشگاه تهران قبول شدم و سال 1393 فارغ التحصیل شدم .
پس از جشن فارغ التحصیلی علی رغم اینکه خیلی از اطرافیانم بر این باور بودند که بیشتر مسیر زندگیم را طی کردم و فرد موفقی شدم امّا می دانستم که راه زیادی دارم و این تازه اوّل راه است و داستان من در حال شروع شدن است …
از آنجا که باید هزینه هام رو خودم می دادم و خودم زندگیم رو جمع و جور می کردم پس وقت رو تلف نکردم و شروع کردم به سخت کار کردن . شنیده بودم که سخت کار کردن میتونه ادم ها رو به اهدافشون برسوند. البته من از سالهای اخیر دانشجویی کارهایی مرتبط انجام می دادم.
این تلاش سخت شبانه روزی تا جایی بود که بعضی روزها 3 جا کار می کردم و درس های دانشگاه هم بود. یادمه حتی روزهایی داشتم که از شدت کار سخت نه تنها خواب بلکه صبحانه و نهار و شام هم نمی خوردم امّا می دانستم که همۀ این سختی ها را برای چی دارم تحمل می کنم البته این روش رو به کسی توصیه نمی کنم.
امّا من سخت متمرکز هدفم بودم بالاخره با پولی که جمع کردم پس از فارغ التحصیلی و مقداری کار دیگر همزمان با سپری کردن دورۀ طرح (چون ما دندانپزشکانی که در دانشگاه های دولتی درس خوندیم باید 2 سال رو نصف روز برای ارگان های دولتی کار کنیم) مطب شخصی خودم را افتتاح کردم .
تا سال 98 در مطب خودم مشغول به کار بودم در این سال ها تعداد بسیار زیادی درمان برای افراد گوناگون انجام دادم که بسیاری از آنها امروز از دوستان من هستند .
“همیشه هدفم این بود که درمان را برای بیمارانم طوری انجام دهم که تا مدت های طولانی برایشان مشکل پیش نیاید و این یک اصل مهم برای من محسوب می شد”
البته آنها نیز این تفکر من را پس از مدتی متوجه شدند و این بود که از روی لطفشان من را به اطرافیان خود معرفی کردند . و من در طی چند سال هزاران بیماران داشتم و در پی آن ده ها هزار بار درمان انجام داده بودم .